سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشه، روشنی می آورد و غفلت، تاریکی . [امام علی علیه السلام]
 

 

 

فرص الخیر( فرصتها مانند گذشتن ابرها میگذرند)

بسم رب الشهدا

سید و مولایم سید علی! سلام

امروز عجیب دلتنگ تماشای رویت بودم. تلویزیون را موقع اخبار نیمروزی روشن کردم و میدانستم که تصویری از شمس جمالت خواهم دید؛ که این رسم همیشه دلتنگی های من است.

دیدمت مثل همیشه، ساده و مهربان و پدرانه نشسته بودی و عده ای مهمان تو بودند و چه زیبا راه را نمایاندی و من چه زیبا مست کلامت شدم

"پیام من به همه کسانی که حرف می زنند و یا در مطبوعات، وبلاگ ها و محیط های دیگر می نویسند این است که مخالفت کردن، رد کردن و محکوم کردن یک فکر سیاسی و دینی یک چیز است و ابتلای به رفتار غیر اخلاقی و دشنام و هتک حرمت چیز دیگر. من این مسائل غیر اخلاقی را قاطعانه و بطور کامل رد می کنم و نباید انجام شود."

نیوشیدم شهد شیرین کلامت را و چشیدم طعم شیرین عاشقی مکررم را و شکر کردم خدای سبحان را که قلبم را از محببت مشحون کرده و مثل همیشه این دعا بر زبانم جاری شد

اللهم احفظ سیدنا و قائدنا و مولانا سید علی الحسینی الخامنه ای 

خدایا از عمر من کم کن و به عمر رهبرم و مولایم بیفزا 

حضرت عشق سید علی روحی فداه 

بنفسی انت خامنه ای

من پیش از جانم؛ نفسم را به پایت قربانی می کنم به یاری حق؛ جان که سهل است دستور دهی پا بر عقلم و درکم و هستی ام هم خواهم گذاشت. و هر چه داشته ام و هر چه دانسته ام.و آنچه بودم، هستم و خواهم بود 

اما حاشا که تو از ما نفهمیدن و فکر نکردن و صاحب تفکر نبودن را طلب کنی. حاشا که تو بخواهی ما  فقط و فقط تکرار کنیم شنیده هایمان را

مولایم بدان که ما چگونه بودن را از تو آموخته ایم. ما تفکر را پای حرفهایت تمرین کرده ایم. ما تو را و تنها تو را در فکر و عمل فصل الخطاب می دانیم 

 






::: پنج شنبه 89/12/19 ::: ساعت 8:0 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
نظرات شما: نظر

بسم رب الشهدا

مولای مهربان شب های سه شنبه سلام

مولا دلم برایت تنگ شده.................می شود چند کلامی خصوصی صحبت کنیم؟

مولا نظری کن...........مولا دریاب

 





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 89/12/17 ::: ساعت 10:27 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
    نظرات شما: نظر

    بسم رب الشهدا

    سلام علیکم جمیعا

    لطفا برای دیدن سهمتان به ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــنجا رجوع کنید






    ::: سه شنبه 89/12/17 ::: ساعت 10:17 صبح :::   توسط رهرو شهدا 
    نظرات شما: نظر

    بسم رب الشهدا

    مطمئنم کلمات راه خودشون رو پیدا می کنند

    این روزها خلأ بزرگی حس میکنم وقتی به فضای مجازی سر میزنم. خلئی که به این سادگی ها پر نمیشه

    =========

    مشت جون آذرخش که نشانه میره چشم فتنه رو 

    دارالشفای ما یادتون هست؟

    شبهای تابستون که دور هم جمع میشدیم چی؟ حضور پر نشاط نابودگر فتنه؟

    یک کلام:

    هیچ کس انکار نمیکنه که حضور آذرخش عزیز دلم در این فضای مجازی به همه ما فرصت تنفس میداد. همیشه پذیرای همه ما بود. نمیدونم چی شده که رفته اما نباید فکر کنه که رفتن به همین سادگی هست. باید برگرده، باید.

    قبلتر وقتی وبلاگ دوست داشتنی چوب خدا تعطیل شد مصلحت ندیدم چنین پستی برای صالحه عزیزم بگذارم. حرف هام رو جور دیگه ای زدم که شکر خدا شنید. اما حالا با صدای بلند میگم که آذرخش برگرد

    =========

    توجه توجه توجه

    با پدر علم ختم قرآن قرار گذاشتیم که یک ختم قرآن بگذاریم برای ادای دین به وجود نازنین آذرخش و برگشتن هر چه سریعترش. هرکس همدل و پایه ست بسم الله 






    ::: شنبه 89/12/14 ::: ساعت 6:48 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
    نظرات شما: نظر

    بسم رب الشهدا

    سلام شهدا............می شود از همان بهشت دستی هم برای من تکان دهید؟ میشود از همان بلند آسمانِ روشنِ قلبتان صدایم کنید. می شود مثل نوآموز تازه واردی که نوشتن نمیداند قلم در دستم بگذارید؟ شهدا می شود نگاهم کنید. شهدا میشود .........

    یعنی میشود در جمعتان راهم دهید؟ می شود روزی برسد که تحسینم کنید؟ یعنی می شود آنقدر عاشقم شوید که به مهمانی دعوتم کنید؟

    یعنی میشود شهیدم کنید؟ ای کاش میشد اما من کجا و شهادت کجا؟ دنیای من کجا و ایمان شما کجا؟

    اما شهدا، به حق مادرمان زهرا می شود شفاعتم کنید؟ یعنی می شود دستهای خال ام را نادیده بگیرید و قلب پر از عشقم را تماشا کنید؟

    آهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااای شهدا با شما هستم

    می شود نجاتم دهید؟

    می شود نجاتم دهید؟

     می شود نجاتم دهید؟

    می شود نجاتم دهید؟ 

    آهااااااااااااااااااای شهدا با شما هستم

    می شود شهیدم کنید؟

    دوباره میپرسم و چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم

    می شود شهیدم کنید؟ 

    آهاااااااااااااای شهدا

    ای کاش میدانستم که چه شده این چنین هوایتان به سرم افتاده. ای کاش میدانستم که چه کرده ام که صدایم می کنید. ای کاش به جای این دلتنگی صدایتان را می شنیدم

    شهدا

    ای کاش می توانستم احساسم را بر این تارنمای مجازی بنشانم.

    ای کاش که قلبم همین جا آرام میگرفت. ای کاش سنگی بود و مزاری و چشم پر اشکی و فراقی و فراغی

    ای کاش حضوری بود و ظهوری و عشقی و سروری

    ای کاش من بودم و شما بودید و اشکی و رشکی

    شهدا

    ای کاش میدانستم/ای کاش میتوانستم..........

     






    ::: چهارشنبه 89/12/11 ::: ساعت 9:58 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
    نظرات شما: نظر

    بسم رب الشهدا

    مولای مهربان شب های سه شنبه سلام

    من امشب فهمیدم که زیر سایه لطف تو زندگی کردن هم شیرین است و هم سخت. شیرینی اش در این است که میدانی صاحبی داری و رفیقی که در همه جا مراقب توست و سختی اش در این است که دلت خون میشود در فقر مردمانی که در کنار تو زندگی میکنند. و مگر مولایم نگفت که بدترین فقر جهل است. دلت می سوزد بر جهل عده ای که زیر بیرق رنگ های استکباری که تو برای نابودی اش قیام خواهی کرد قد خم کرده اند. دلت می سوزد برای آنها که نمک خوردند و نمکدان شکستند. یادم می آید مولایم حسین را که حتی بعد از همه مصیبتی که بر او رفت پیش از شروع جها و شتافتن به آغوش پر خون شهادت وصیت کرد آن مردمان ناپاک را به راه حق.

    حقیقتا که زندگی سخت تر میشود وقتی مید انی با این همه نیروی قدرتمند تبری باید برای هدایت عده ای دعا کنی. اصلا میدانی چیست؟ من دعا کردن را به قلب مهربان تو میسپارم و با همه قدرتی که می توان برائت میجویم از کسانی که قلب مطهر فرزند پاک فاطمه را شکستند.

    یادم نمی آید تا به حال ناسزایی گفته باشم. اما لعنت می کنم همه ظالمان تاریخ به محمد و اهل بیتش را. من الاولین و الاخرین

    اللهم العنهم جمیعا






    ::: سه شنبه 89/12/10 ::: ساعت 10:29 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
    نظرات شما: نظر

    بسم رب الشهدا

    جدول ختم قرآن روضه مجازی تا ساعاتی دیگر انشالله

    ========

    لطفا برای دیدن سهمتان برای تلاوت قرآن به اینجـــــــــــــا رجوع کنید





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 89/12/10 ::: ساعت 8:55 صبح :::   توسط رهرو شهدا 
    نظرات شما: نظر
       1   2      >