سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلها را هوایى است و روى آوردنى و پشت کردنى ، پس دلها را آنگاه به کار گیرید که خواهان است و روى در کار ، چه دل اگر به ناخواه به کارى وادار شود ، کور گردد . [نهج البلاغه]
 

 

 

فرص الخیر( فرصتها مانند گذشتن ابرها میگذرند)

بسم رب الشهدا

مولای مهربانم سلام

مولا میدانی که به قصد سیاحت مهمانت نمیشوم که مقصد مرا از مقصودم گم کند. بگذار یک امشب به جای مسجدی که منسوب به توست قلبم را روانه کنم به جایی که مضجع شریف جدت است. بگذار قلبم را روانه کربلای حسین کنم. بگذار از زیارت ناحیه مدد بگیرم به جای خواندن اذن دخول

مولایم مهدی

محرم که میشود من با خودم خلوت می کنم.اطرافم را از هر چه هست خالی میکنم. رها می شوم در عشق حسین و او مرا غرق میکند در لطف خویش. پس خرده نگیر از من اگر دلم راهی حرم حسین شده.

أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ فی سِـرِّهِ وَ عَلانِـیَـتِـهِ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ

سلام بر حسین که جانش را تقدیم نمود ، سلام بر آن کسى که در نهان و آشکار خدا را اطاعت نمود ، سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد ، سلام بر آن کسى که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست

سلام بر آنکه پیکرش به خون آغشته شد / سلام بر آنکه حُرمت خیمه گاهش شکسته شد / سلام بر آنکه ساکن کربلاست/ کربلا..................... کربلا...........کربلا

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا

بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

سلام بر آن ستمدیده بدون یاور/ سلام بر آنکه با خون جراحتهایش غسل داده شد/ سلام بر آن سر بالا رفته بر نیزه ها/ سلام بر گونه خاک آلوده/ سَر...........سَر ..........سَر.............سَر یعنی رأس الحسین/  امان از دل زینب/زینب جان آرام.زینب جان صبر. زینب سَر را رها کن

در زلف چون کمندش ای دل نپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

أَلسَّلامُ عَلَیْک َ یا مَوْلاىَ وَ عَلَى الْمَلآ ئِکَةِ الْمُرَفْرِفینَ حَوْلَ قُبَّتِک َ ، الْحافّینَ بِتُرْبَتِک َ، الطّـآئِفینَ بِعَرْصَتِک َ ، الْوارِدینَ لِزِیارَتِک َ ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ فَإِنّی قَصَدْتُ إِلَیْک َ ، وَ رَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَیْک َ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِک َ ، الْمُخْلِصِ فی وَِلایَـتِک َ، الْمُتَقَرِّبِ إِلَى اللهِ بِمَحَبَّـتِک َ ، الْبَرىءِ مِنْ أَعْدآئِـک َ ، سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِک َ مَقْرُوحٌ ، وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِک َ مَسْفُوحٌ ، سَلامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزینِ ، الْوالِهِ الْمُسْتَکینِ

سلام برتو اى مولاى من و برفرشتـگانى که بر گِـردِ بارگاه تو پَر مى کِشند ، و اطرافِ تُربتـت اجتماع کرده اند، و در آستانِ تو طواف مى کنند، و براى زیارت تو وارد مى شوند، سلام برتو من به سوى تو رو آورده ام، وبه رستگارى درپیشگاه توامیدبسته ام، سلام برتو سلامِ آن کسى که به حُرمتِ توآشناست، و درولایت ودوستىِ تومُخلص و بى ریا است ، وبه سببِ محبّت و ولاى تو به خدا تقرّب جسته، و ازدشمنانت بیزاراست، سلام کسیکه قلبش ازمصیبت تو جریحه دار، و اشکش به هنگام یادتو جارى است، سلام کسیکه دردناک وغمگین وشیفته وفروتن است

یا مولای!

اگرچه زمانه مرا به تأخیر انداخت، و مُقدَّرات الهى مرا ازیارىِ تو بازداشت، ونبودم تا با آنانکه باتو جنگیدند بجنگم، و با کسانیکه با تو اظهار دشمنى کردندخصومت نمایم،(درعوض)صبح و شام برتو مویِه میکنم، و به جاى اشک براى توخون گریه میکنم، از روى حسرت وتأسّف و افسوس برمصیبت هائى که برتو وارد شد،تاجائى که ازفرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم

مولای مهربان شب های سه شنبه

اینها حرف های من نیست اینها ذکر مصیبت توست در ماتم عظیم جدت.همان ماتمی که در آسمانها و زمین بی مانند است. همان ماتمی که از آدم تا خاتم بر ان گریسته اند.

مولای جوانم

یاریم کن که از عشق حسین به معرفت وجود مقدست نائل شوم. مولا در این تاریکی دستم را بگیر

 






::: سه شنبه 89/9/16 ::: ساعت 8:45 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
نظرات شما: نظر