سفارش تبلیغ
صبا ویژن
راسخان در دانش کسانی اند که دست نیکی و زبان راست و دل صاف وعفّت شکم و فرج دارند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 

 

 

فرص الخیر( فرصتها مانند گذشتن ابرها میگذرند)

 

برای نیامدنت زود هم دیر است

بسم رب الشهدا

مولای مهربان شبهای سه شنبه سلام

همیشه با خود می گفتم که بعضی حرفها را باید گفت و بعضی ها را باید نهفت. این روزها آنقدر از نگفتنی ها سرشارم که یارای بر زبان آوردم گفتنی هایم نیست. بگذار این سفر فقط میان من و تو باشد. بگذار فقط تو حرفهای امشبم را پذیرا باشی

مولای مهربانم

نیک می دانم که سر رشته امورم در دستان با کفایت توست و تو خوب میدانی که گاهی در تشخیص درست از نادرست اشتباه میکنم. امشب با همه تضرعی که از یک قلب لرزان متواضع در برابر تو بر می آید از تو می خواهم که مرا از عواقب اشتباهاتم محفوظ بداری. از تو میخواهم که اگر ظلمی بر خودم رسانده ام تو اصلاحش کنی. از تو طلب میکنم که میان من و خدا واسطه شوی تا محبت بندگان صالحش را در قلبم فزون کند و حب دنیا و مافیها را از آن بزداید.

مولای مهربان شب های سه شنبه

چه بد طریقی است بی تو طی طریق کردن. چه زشت است دنیای بدون تو را دوست داشتن. چه تلخ است حب دنیایی که تو در آن نباشی. ای کاش که به همین قلب سرشار از عشقم نظر کنی و شر آن دنیای تاریک بدون تو را از من دفع نمایی. و ای کاش که به همین قلب سرشار از تواضعم نگاهی کنی و نور حضور گرم عاشقان راستینت را بر قلبم بتابانی

مولای نازنین هستی و ما فیها

مرا به شناخت خودت یاری کن که اگر بی شناخت تو از این عالم بروم به مرگ جاهلیت مرده ام. و چه بد عاقبتی است جاهلان را

 سیدی و مولای

دعایم کن که این نسیان دارد بدجورآزارم میدهد.

مولا جان التماس دعا






::: سه شنبه 89/11/19 ::: ساعت 8:4 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
نظرات شما: نظر

بسم رب الشهدا

لطفا برای دیدن سهمتون در ختم قرآن این هفته به اینجــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا رجوع کنید

التماس دعا

 

قران مایه نجات و نور چشم ما






::: سه شنبه 89/11/19 ::: ساعت 7:12 صبح :::   توسط رهرو شهدا 
نظرات شما: نظر

بسم رب الشهدا

این فقط صدای ذهن من است/ حوصله نداشتید نخوانید

انقلاب ما انفجار نور بود

امروز شنبه 16 بهمن است یا بهتر است بگویم بود. تنها 6 روز تا یوم الله 22 بهمن باقی مانده است. این البته برای ما مسجل است که 6 روز دیگر باید پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی را جش بگیریم. اما آیا بزرگترهای ما 32 سال پیش همین قدر به پیروزی شان ایمان داشتند؟ نمی دانم..اگر از خودشان بپرسی آنقدر از وحشت و اختناق و بی اعتمادی آن دوران خواهند گفت و آن قدر بر این پیروزی فخر خواهند فروخت که مطمئن می شوی یک اتفاق خارق العاده رخ داده است. اتفاقی که ما در آن سهمی نداشته ایم. اما در حفظ آن چطور؟

همیشه وقتی در هفته دفاع مقدس و یا دهه فجر تصاویر آن دوران را تماشا میکنم این موضوع به ذهنم می آید که ای کاش من هم چنین شرایطی را تجربه کرده بودم. ای کاش چند سالی زود تر متولد میشدم. ای کاش آن شادی عمیق روز پیروزی در کام من هم ماندگار میشد. اما بعد چیز دیگری به ذهنم خطور می کند. بزرگترهای ما انقلاب کردند و سرنوشت عجیبی برای خود ساختند هنوز عمری از این انقلاب نگذشته بود که جنگ شروع شد و چه رنجها که نبردند در آن دوران. چه عزیزان که از دست ندادند چه صبر ها که نکردند چه روزها که بر آن ها نگذشت و بعد ذهنم بر میگردد به امنیت مانای دوران خودمان به ثبات ایران اسلامی به دستاوردهایی که هر روز کسب می شوند و افتخاراتی که پدید می آیند. فکر میکنم که اگر هر لحظه ها را به شکر سپری کنم باز هم کم است که خدا نعمتش را با زیستن در یک جامعه اسلامی ولایی که روح تشیع در آن موج میزند بر ما تمام کرده است. اما خوب که دقیق می شوم میبینم که این همه نعمت زمینه کم توجهی مرا پدید آورده است.

خوب که فکر میکنم میبینم شاید خواست خدا این بود که ما هم نفحه ای از آن ایام را تنفس کنیم و ماجرای فتنه پارسال ایمان و ولایتمداری و صبر ما را محک بزند. شاید درستش این بود که فتنه پارسال رخ دهد تا ما فریاد زدن را بیاموزیم. شاید حکمت این بود که بفهمیم وقتی ما در سکوت خوش بینانه خود مشغول زندگی بودیم کسانی با اهداف مغرضانه خود مشغول تیشه زدن به ریشه انقلابمان بودند. شاید باید این همه خون دل میخوردیم تا معنای تولی و تبری در ذهنمان کامل شود. باور دارم که اطاعت امر ولی تنها راه نجات است و ولایتمداری تنها شیوه درست زندگی و میدانم که هر چه بکنم دینم به مولای مطهر ادا نمیشود ولی شاید حالا بیش و پیش از گذشته باید به انجام وظیفه فکر کنیم و چه وظیفه ای بالاتر و مهم تر از کسب علم و آموختن و مطالعه کردن؟ چه چیزی مهمتر از همت و کار مضاعف؟ چه امری ارزشمند تر از دستور مولای مطهر؟ گمان کنم که تنها چیزی که مرا و ما را برای انجام وظیفه مجهز میکند روحیه تقوا و تقویت ایمان است. خوب که فکر میکنم میبینم که مهمترین وظیفه من این است که سالم زندگی کنم و حتی اگر به دانشگاه نمیروم دانشجوی خوبی باشم و " دانشجوی خوب یعنی کسی که خوب درس بخواند، خوب ورزش کند و خوب تهذیب اخلاق کند"  






::: شنبه 89/11/16 ::: ساعت 10:29 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
نظرات شما: نظر

بسم رب الشهدا

این روزها همگی ما با روحی امیدوار تحولات مصر را دنبال می کنیم. برای همه ما بر شمردن ویژگی های بی همتای انقلاب اسلامی در این خیزش مردمی بسیار لذت بخش است. آنقدر به حمدالله جمهوری اسلامی موقعیت با ثباتی پیدا کرده است که ما فارغ از اینکه چقدر از جهت باورها و اعتقادات و فرهنگ حاکم به مردم مصر شبیه هستیم و یا چقدر از آنها فاصله داریم، فریاد به حق آنها را ناشی از صلابت 32 ساله انقلابمان میدانیم و برای پیروزی شان دعا میکنیم.

اما دنیا گاهی چیزهای خنده داری برای ما در آستین دارد.کار حتی به جایی رسیده که سران جنبشک سبز انقلاب مصر را انقلابی رنگی بخوانند و به تلاش مذبوحانه خودشان شبیهش کنند. هر چند هر چه میگذرد تفاوتها آشکار تر می شود اما بگذارید اینطور به مسئله نگاه کنیم که وقتی جمهوری اسلامی توانست به سادگی از سد فتنه داخلی بگذرد و همه قدرتهای خارجی را که چشم به نابودی جمهوری اسلامی داشتند به جای خود بنشاند این پیام را به همه دنیا صادر کرد که یک حرکت مردمی واقعی که تکیه بر قدرت لایزال الهی دارد می تواند بر هر مشکلی که بر سر راه بقا و دوامش قرار می گیرد با دو بال ایمان و شهادت و با امید به ظهور منجی فائق آید و از همه شان به سادگی عبور کند. پس  از یک نگاه بروز این نهضت مردمی می تواند خود را مدیون شکست جنبشک و رسوایی سران فتنه بداند.

فارغ از وجود و یا عدم شباهت این حرکت به آرمانهای بلند انقلاب اسلامی به نظر من این انقلاب این انقلاب مردمی به نظرم پیش از هر کس متعلق به مردمی است که بعد از سالها تحقیر و سکون حالا دارند تفکر را می آموزند و نتیجه این تلاش بیش از هر کس دیگری متعلق به مردم مظلوم غزه است. این تلاش به نتیجه برسد یا نه؟ مرز رفح باز شود یا نه؟ زندگی مردم غزه در سایه این اتفاقات سخت تر شود یا آسان تر، همین که در همسایگی شان مردمی از خواب غفلت بیدار شده اند و در برابر دیکتاتوری حاکم قد علم کرده اند باعث می شود که مردم غزه به روزهای طلایی پیش رویشان فکر کنند و بچه ها از گذران عادی زندگی خواب های رنگی ببینند.

ما در حالی شاهد این اتفاقات هستیم که دهه فجر 32 ساله شده و بسیاری مسائل دارد دوباره تکرار می شود. دستهایمان به دعا بلند است و زبانهایمان به شکر نعمت انقلاب مشغول. برای ما که نعمت زندگی در یک جامعه اسلامی را درک کرده ایم پیروزی انقلاب مردمی مصر معنای متفاوتی با سایر کشورهای دنیا دارد. برای ما فریاد الله اکبر مردم مصر همان حبل المتین توده های آرزومند است. خدا کند که فریاد حق طلبی مردم مسلمان مصر به نتیجه برسد. خدا کند هر جا نبردی میان حق و باطل هست ما در جبهه حق باشیم. خدا کند که امسال یک دهه فجر استثنائی پیش روی ما باشد.خدا کند که این بیداری عمومی نشانه قریب الوقوع بودن ظهور باشد که این دعای همیشه ماست که : خدایا برسان مهدی را.

=========

این نوشته کوتاه را همراه با تشکرات فراوان تقدیم میکنم به........چیز..........اسمش یادم رفت/ اما همان کسی که در این ایام با ادعاهای جالبش بساط خنده ما را فراهم کرد






::: چهارشنبه 89/11/13 ::: ساعت 10:29 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
نظرات شما: نظر

اباصالح التماس دعا، هر کجا رفتی یاد ما هم باش

بسم رب الشهدا

مولای مهربان شب های سه شنبه

امشب شما و مادرتان زهرا(س) داغدارید و هر شیعه در هر کجای عالم از این مصیبتی که بر عالم رفته دل شکسته است. مولای مهربانم این داغ های بزرگ را تسلیت عرض میکنم. هر چند که من آنقدر کوچکم که صدایم حتی برای گفتن از حنجره ام خارج نمی شود

"ای سید ما و ای مولای ما

دعا کن برای ما"

این را هم گفتم شاید که به برکت وجود نورانی رهبر و راه برم به من هم نظری کنی

مولای مهربان شب های سه شنبه

التماس دعا






::: سه شنبه 89/11/12 ::: ساعت 10:35 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
نظرات شما: نظر

بسم رب الشهدا

سلام علیکم جمیعا

لطفا برای دیدن سهمتان در ختم قران این هفته به ایـــــــــــــــــــــــــــــنجا رجوع کنید

التماس دعا






::: سه شنبه 89/11/12 ::: ساعت 8:17 صبح :::   توسط رهرو شهدا 
نظرات شما: نظر

بسم رب الشهدا

برایت متاسفم میر حسین

نه به خاطر اینکه الان بیشتر به یک خاطره خاک خورده قدیمی شبیهی و نه حتی به خاطر اینکه برای اربابانت هم مهره سوخته ای بیش نیستی. برایت متاسفم چون کفران نعمت کردی. قدر نعمت ولایت را ندانستی. شکر نعمت انقلاب را به جا نیاوردی. و حالا بنشین و تماشا کن که نهضت بلند انقلاب اسلامی چگونه جان می گیرد و جنبشک سبزی که میخواستی به جایی برسانی چگونه می میرد.

برایت متاسفم نه به خاطر نوکری اسرائیل و آمریکا و انگلیس که شغل این روزهایت است. بلکه به این دلیل که لقمه بزرگتر از دهانت برداشتی. خیال کردی با رسم کاریکاتور از ارزشهای جمهوری اسلامی و سوزاندن چندین سطل و ریختن عده ای فرصت طلب ضدانقلاب که مشتی جوان غافل هم آن ها را همراهی می کردند به خیابان می توانی ارزشهای رفع انقلاب اسلامی را کنار بزنی. برایت متاسفم که موقع شناس نبودی. خاور میانه جدید را که شنیدی گمان کردی باید از خشم صهیونیست به سوراخ موشی پناه ببری. متاسفم که نفهمیدی دیر یا زود یا به قول اربابانت soon or late ما یک خاورمیانه اسلامی خواهیم داشت

برایت متاسفم به خاطر همه چیز. برایت متاسفم میرحسین

دیگر نه از مِهر امام (ره) در قلبت چیزی مانده و نه از مُهر امام (ره) در حرفهایت. برایت متاسفم که معامله را بد باختی. حالا نمیدانم از خشم حزب الله و حزب اللهی در گوشه گوشه دنیا به کجا می خواهی فرار کنی

برایت متاسفم چون میبینم که جمهوری اسلامی( نه ی کلمه بیش و نه یک کلمه کم) دارد جهانی می شود و تو خیلی وقت است که از این مرکب سریع السیر دوست داشتنی پیاده شده ای

برایتمتاسفم چون تونس تونس، مصر میتونه و تو نتونستی و به یاری خدا نخواهی توانست

برایت متاسفم/ همین ودیگر هیچ






::: شنبه 89/11/9 ::: ساعت 2:28 عصر :::   توسط رهرو شهدا 
نظرات شما: نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >