سلام قولا من رب الرحیم
برای من آسمان یعنی دو چشم.یعنی یک نگاه ..........برای من آسمان یعنی دو چشم. یعنی یک نگاه. یعنی نگاه تو
برای من آسمان یعنی اینکه تو هستی. بودی و همیشه خواهی بود...........برای من 22 سال است که آسمان یعنی سایه حضور تو و برای بودن زیر سایه آدم های بزرگ باید بزرگ شوی و گاهی این بزرگی چه سخت است
برای من 22 سال است که آسمان یعنی صبر....... یعنی انتخاب،یعنی تصمیم .................. .و تصمیم یعنی بودن ...... و گاهی بودن یعنی چشم پوشیدن ....... یعنی انکار.......گاهی بودن یعنی محبت یعنی تولی و گاهی بودن یعنی برائت یعنی تبری
پس هستم برای حفظ حرمت نگاه تو
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند
من دیوانه بودن را به بی خبر بودن ترجیح می دهم.....من اینگونه بودن را به جلبک بودن ترجیح میدهم.......من تنهایی با تو بودن را به محبوب بودن ترجیح می دهم....... اصلا من
سفارشم را پیش خدا بکن
شاید مثل خودت
شهید شدم
نظرات شما: نظر
بسم رب الشهدا
کنار خاکریز نشسته بود. روی موهای سیاهِ براق و لختش خاک زیادی نشسته بود و چشمای دوست داشتنی ش از خستگی پر خون شده بود. با پنجه پا خاکهارو جابه جا می کرد. به شدت مشغول فکرکردن بود. همرزمش که یواشکی نگاهش میکرد به خودش گفت: این محسن هم انگار رفتنی شده. عجب نوری توی صورتشه.....
محسن اما بی خبر از همه جا دلش هوای خونه کرده بود.نمیدونست چرا؟ اما خاطرات بچگی جلوی چشمش رژه میرفت.یادش افتاده بود به دنبال هم دویدنا توی حیاط با داداش رضا، یادش افتاده بود به وقتایی که بچه های عمو سعید و حسین بهشون اضافه میشدن و چه اتیشی که نمیسوزوندن.دلش برای همه خیلی تنگ بود. برق رویاها چشمش رو متلالا میکرد . داشت به همه چیزایی فکر میکرد که گذاشته بود پشت سر، برای اینکه اینجا باشه؛همه عجیب بهش نزدیک بودن. انقدر که حس میکرد اگه دست دراز کنه میتونه دست آقا رو بگیره و ببوسه
سرش پایین بود و نامردی رو که با سیمینوف از خاکریز رو برو مراقبش بود نمیدید؛ اما اون نامرد کارش رو خوب بلد بود؛ سلاح مجهزش کارش رو آسون میکرد. فقط یک حرکت سر لازم بود.فرصت خیلی زود فراهم شد؛ کسی محسن رو صدا کرد و او سرش بلند کرد ببینه کی کارش داره و بعد مشغول صحبت شد.همین برای دشمن روبرو کافی بود.گیجگاهش رو هدف گرفت .خوب تنظیم کرد. شاید زیر لب یا الله غلیظی هم گفت و شلیک کرد
محسن دیگه چیزی نفهمید؛ جز حضور دست معجزه ای که همه خاطراتش رو با خودش برد. گیجگاهش سوخت، آتش گرفت و او همانجا کنار خاکریز آروم گرفت. نه از خروش بچه ها چیزی فهمید و نه از انتقالش به تهران
آرام آرام تمرین شهادت میکرد انگار........
ادامه دارد
=============================================================
این است مرامنامه من
اخیرا یکی از عزیزتزین انسان های عالم کتابی به من هدیه کرده به نام اسرار آل محمد (ص) ، امروز به نام بلند رسول الله متوسل شدم و بازش کردم برای اینکه چراغ راهم باشه. این آمد:
قال امیر المومنین:
بدانید که ایمان بر چهار پایه بنا شده است:یقین، صبر، عدل و جهاد
یقین بر چهار شعبه است:شوق و ترس و زهد و انتظار
صبر بر چهار شعبه است: بصیرت در فهم و درک، تاویل و تبیین حکمت، شناخت عبرتها، سنن پیشینان
عدل بر چهار شعبه است: پیچیده های فهم، پوشش علم، شکوفه حکتها، باغ حلم
جهاد بر چهار شعبه است: امر به معروف و نهی از منکر، راستگویی در جاهای مختلف، غضب به خاطر خدا و بغض و عداوت با فسقین
برای من که مناسب حال بود.میخواهم از این به بعد با این روش جلو بروم. هرچند تلاشم غیر از این نبوده اما حالا در خانه ام سند مکتوبی دارم که باد به آن عمل کنم. بد نیست اگر همه بچه های عرصه مجازی برای خود مرامنامه ای داشته باشند.اینطور نیست؟
نظرات شما: نظر
بسم رب الشهدا
این اولین سلام من از خانه جدید است و شرو ع
میکنم سلامم را با الفاظی که به متبرک بودن انها باور دارم
سلام
علی آل یاسین
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ اللهِ
وَ ربّانیَّ آیاتِه،اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ اللهِ وَ دیّانَ دینِه، اَلسَّلامُ
عَلیکَ یا خَلیفةَ اللهِ وَ ناصِرَ حَقِّه،
سلام بر تو، ای دعوت کنندهی به سوی
خدا، و دانای بزرگ آیات او،سلام بر تو، ای دروازهی (سرای رحمتِ) خدا و (ای) داور
دین او،سلام بر تو، ای جانشین خدا و یاری کنندهی حق او
اَلسَّلامُ
عَلیکَ یا حُجَّةَ اللهِ وَ دلیلَ إرادَتِه، اَلسَّلامُ عَلیکَ یا تالیَ کِتابِ
اللهِ وَ تَرجُمانَه،اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی آناءِ لَیلِکَ وَ أطرافِ نَهارِکُ
سلام بر تو، ای حجّت خدا و (نشانگر
و) راهنمای ارادهی او، سلام بر تو، ای تلاوت کنندهی کتاب خدا و روشنگر آن،سلام
بر تو، در تمام لحظههای شبانهات و ساعتهای روزت
اَلسَّلامُ
عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فی أرضِه،اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی
أخَذَهُ وَ وکَّدَه، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی أخَذَهُ وَ
وکَّدَه
سلام بر تو، ای باقینهادهی خدا در
زمین، سلام بر تو، ای میثاق خداوند که بر آن پیمان گرفته و استوارش ساخته است،
سلام بر تو، ای وعدهی خدا که خود آن
را تعهّد کردهاست
اَلسَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا
الْعَلَمُ الْمَنصوبُ وَ الْعِلمُ الْمَصبوب، وَ الْغَوثُ وَ الرَّحمَةُ
الواسِعَة، وَعداً غَیرَ مَکذوب
سلام بر تو، ای پرچمِ بلندِ افراشته
و ای دانشِ ریزان ، ای فریادرسِ (درماندگان) و ای رحمتِ گسترده،(که) وعدهای
دروغ ناشدنی (است)
مولای مهربانی ها
چه زیباست این توصیفات. سلام بر تو که وعده حق
خدا در زمین و پرچم افراشته او در آسمانی. و تو خود خوب میدانی که این کلمات شروع
زیارتی است که بسیار دوستش دارم با خواندنش حس میکنم که در کنار تو
هستم. آخر
جز این نیست که تو همیشه رقیب و رفیق منی و این منم که از حضور روشن تو غافلم
ای یادگار خدا بر
زمین
در این دهه کرامت مولود فاطمه معصومه (س) را
ریسه کشیده ایم به میلاد دهمین خورشید اهل البیت و دلخوشیم به اینکه در این
روزها خواسته های قلب جوانمان را با تو زمزمه کنیم
مولای مجسم خوبی ها
از تو میخواهم که میان من و خدا واسطه شوی تا
روشنی بتهای زمینی و سوسوی راه های غیر خدا را در ذهنم حقیر کند و مرا بسپارد
به دست خودت تا مرا آنطور که میپسندی تربیت کنی .........ار تو میخواهم که بخشش را
برای من از حضرت حق مسئلت کنی و از خدا بخواهی مرا در زمره
صالحین و یکی از همنشینان خودت قرار دهد
ای نشانه رحمت الهی در زمین
به خاطر تمام غفلتها و ندانستن ها، ندیدن ها و
بی وفایی ها از تو عذر میخواهم و دست صبر تو را در این راه پیش رو طلب میکنم. چرا
که رای رسیدن به مقصود راه طولانی و پر خطر است و من تا سراسر یقین نباشم از سقوط
در ترس ها و بحث ها و صداها و حرف ها امانم نیست
نظرات شما: نظر
بسم رب الشهدا
سلام به همه
تا حالا شده دلتون تنوع بخواد؟
بخواین اطرافتون رو عوض کنید؟ چند وقتی بود از
مشکلات میهن بلاگ به ستوه اومده بودم.مسدودیت برای گذاشتن نظرات، محدودیت موقع
گذاشتن لینک و ....
سرور هم از دو روز پیش همراهی نمی کرد. این شد
که دست به یه عملیات انتحاری زدم و از میهن بلاگ به پارسی بلاگ کوچ کردم.شاید این
تغییر فضا به تغییر حال و هوا هم منجر شد و مطالب جدیدی از من دیدید.
هر چند جز این نیست که ما بچه های عشقستان حزب
الله هر کجا که باشیم و هر چه بکنیم با نیروی عشق شهداست که به جلو حرکت
میکنیم. غیر از این نیست که سلوک هر حزب اللهی تلاش کردن، آموختن و مجاهدت است. ما
نتیجه را قربانی انفعال نمیکنیم.هر کس به میزان بضاعت می گوید و این گفتن ها کنار
هم که جمع میشود ، میشود همان سیل خروشانی که عده ای ترسوی بی خرد رو وادار کرده
سرور سایت های ارزشی ما رو دستکاری کنن و فکر میکنن که خللی در کار ما
ایجادمیکنند.اما زهی خیال باطل. ما تا آخر ایستاده ایم. اینجا باشم یا مهمان میهن
بلاگ به جز با ایمان به حقانیت ولایت و درستی راه شهدا قلم نخواهم زد.اینجا باشم
یا هر جای دیگر ارزویم این است که اگر بدنم هزاران تکه شود هر تکه از بدنم فریاد لبیک یا خامنه ای
سر دهد
هستم به یاری خدا تا حیات هست و اگر هم زمانی
نباشم مطمئنم هر ژرچمی که به زمین می افتد ده ها دست برای اهتزاز آن حرکت خواهد
کرد...................اینها را گفتم که بدانید قرار نیست رنگ عوض کنم. قبلا مسافر
سفر از خود به خدا بودم و حالا شده ام رهرو شهدا و این هر دو یکی است. برا ی ما را
ه رسیدن به خدا همیشه از کربلا میگذرد و مسیر کربلا از شهادت
امیدوارم همون طور که در خونه قبلی به من لطف
داشتید اینجا هم به من سر بزنید.امشب فقط آینه و قرآن را به خانه آورده ام و اولین
متن حقیق این خانه هم سفر هشتم جمکران است.دعا کنید که نگاه پر مهر مولا صاحب
الزمان بیمه کننده من و خانه ا باشد و قلم نزنم مگر برای رضای حق......
نظرات شما: نظر